به گزارش خبرنگار بینالملل قدس آنلاین، معاون پیشین وزیر از خزانه داری ایالات متحده و دستیار سردبیر وال استریت ژورنال در یادداشتی، آمار مربوط به میزان اشتغال زایی و نرخ بیکاری ایالات متحده را که اخیراً توسط وزارت کار این کشور منتشر شده است، ساختگی و غیرموثق دانست.
وزارت کار ایالات متحده(BLS) به تازگی گزارشی درباره اشتغالزایی در بخش خصوصی منتشر کرده است که نشانگر آن است که اقتصاد آمریکا در ماه ژوئیه ۱۴۸ هزار شغل جدید در بخش خصوصی ایجاد کرده است.
اما نکته مهم در رابطه با آمار وزارت کار دولت ترامپ، این است که آمار تعداد مشاغل ایجاد شده هرگز به این نکته اشاره نمیکند که بسیاری از شهروندان آمریکایی دو یا چند شغله هستند و درواقع بسیاری از مشاغلی که وزارت آمریکا به آنها اشاره کرده است توسط کارمندانی که بیش از یک یا چند شغل دیگر را برعهده دارند، اشغال شده است.
مثلاً وزارت کار ایالات متحده گزارش میدهد که از ماه ژوئن تا ژوئیه تعداد دارندگان مشاغل مختلف ۲۳۳ هزار مورد افزایش یافته است که ۸۵هزار نفر بیشتر از ۱۴۸ هزار شغل جدیدی که در آمار به آن اشاره کرده است.
درواقع آنچه میبینیم بیشتر شدن افراد شاغل نیست بلکه بیشتر شدن افراد شاغل است. بر اساس آمار وزارت کار آمریکا تعداد دارندگان مشاغل متعدد از ماه مه به این سو به ۵۳۴ هزار نفر افزایش یافته است و این آمار به خودی خود ناقض آمار اولیه وزارت کار آمریکا است.
از سویی دیگر ادعای کاهش نرخ بیکاری طی یک دهه گذشته با آمار کاهش نرخ مشارکت نیروی کار مغایرت دارد. به طور معمول، وقتی چشم انداز اشتغال خوب باشد ، میزان مشارکت نیروی کار افزایش می یابد.
اقتصاددانان برای توضیح این تناقض ادعا میکنند که کاهش در میزان مشارکت نیروی کار نشان دهنده افزایش بازنشستگیهای نسل «بچههای بومر»(BABY BOOMER) است؛ کودک نسل انفجار یا بیبیبومر کسی است که در دورهٔ انفجار جمعیّت پس از جنگ جهانی دوّم، یعنی در حدّ فاصل سالهای ۱۹۴۶ و ۱۹۶۴ متولد شده باشد.
با این حال ، وزارت کار گزارش داد که میزان مشارکت نیروی کار در میان کارگران مسنتر از سن بازنشستگی طی ۷ سال اخیر به بالاترین سطح خود رسیده است.
یکی دیگر از آمارهای ساختگی و غیرموثق دولت ایالات متحده گزارش در رابطه با مشاغل، حقوق و دستمزد است.
خب پرسش این است که حقیقت چیست؟ چه اتفاقی رخ داده است که وزارت کار آمریکا چنین آماری را منتشر میکند؟
پاسخ این است که افراد بازنشسته، با توجه به اینکه فدرال رزرو بانک مرکزی آمریکا، نرخ سود بانکی را به زیر صفرکاهش داده است، دیگر نمیتوانند با حقوق بازنشستگی و پسانداز خود به زندگی عادی ادامه دهند. آنها مجبورند مشاغل نیمه وقتی را برای خودشان دست و پا کنند تا بتوانند از پس مخارجشان برآیند.
در این میان تکلیف افراد جوانتر مشخص است، آنها نمیتوانند با داشتن مشاغل نیمهوقت و پارهوقت زندگی مستقلی برای خودشان تشکیل دهند، چرا که علاوه بر درآمد ناچیز یک شغله نیمه وقت یا پاره وقت این مشاغل درآمد بازنشستگی و بیمه تأمین اجتماعی هم ندارند و بنابراین جوانان اغلب سمت این مشاغل نمیروند یا خیلی زود از آنها را ترک میکنند.
اما دلیل پایین بودن نرخ بیکاری گزارش شده از سوی وزارت کار این است که میلیونها نفری که به دلیل نیافتن شغل پایدار برای زندگی بیکار ماندهاند، در آمار اعلامی از سوی وزارت کار آمریکا، از قلم افتادهاند.
درواقع وزارت کار به این دلیل که آنها نمی توانند اشتغال پایدار برای ادامه یا تشکیل زندگی داشته باشند آنها را در زمره بیکاران به حساب نمیآورد.
اما تکلیف این جوانان چیست؟ این افراد چه می کنند؟ پاسخ روشن است؛ آنها با والدین یا پدربزرگ ها و مادربزرگ هاشان زندگی میکنند؛ یا روی به سوی مشاغل خانگی با پرداخت حقوق نقدی همچون سگ گردانی(بردن سگ ها به پیادهروی)، چمنزنی و برخی مشاغل همچون صنایع دستی میآورند.
گزارشهای اینچنین در رابطه با مشاغل، میزان حقوق و دستمزد همیشه با مشکلاتی فراوان مواجه بودند مثلاً در گزارش ماه ژوئیه آمده است ۱۶ هزار شغل جدی ایجاد شده است اما شاخص تولید در ماه ذکر شده یعنی ژوئیه برای چهارمین ماه متوالی کاهش یافته است!
حال این پرسش ایجاد میشود که چطور ممکن است با کاهش فعالیتهای تولیدی ، مشاغل تولیدی افزایش یابد؟
ناهنجاری دیگر سقوط هفت شرکت حمل بار در سال جاری است. اگر وضعیت اقتصاد ایالات متحده خیلی خوب است ،چرا تقاضا برای حمل و نقل برای انتقال کالاها از تولید کنندگان به انبارها و از انبار تا خرده فروشی کاهش یافته است؟
این مسئله صرفاً محدود به گزارش ماه ژوئیه وزارت کار آمریکا نمیماند چرا که طبق گزارش ماه اکتبر وزارت کار دولت آمریکا اعلام کرد که اقتصاد ایالات متحده ۲۷۱هزار شغل ایجاد کرده است یعنی تعداد قابل ملاحظهای بیشتر از آنچه که انتظارش می رفت. (یعنی ۱۷۵ هزار تا ۱۹۰ هزار شغل) و در بخش دیگری مدعی شده بود که نرخ بیکاری به ۵ درصد کاهش یافته است.
اما چه مشکلی در این اعداد وجود دارد؟
تقریباً در تمام موارد یادشده مشکلات عمده و نقدهای جدی وارد است. اول از همه، ۱۴۵ هزار شغل یعنی حدود ۵۴ درصد مشاغل اعلام شده در ماه اکتبر، مشاغل قراردادی که به این آمار - که از طریق مدل تولد و مرگ به دست آمده اند- اضافه شده اند.
مدل تولد-مرگ مقیاسی تخمینی از میزان مشاغل گزارش نشده و مشاغل تعطیل شده به آمار اضافه میکند و این منجر به اشتباه آماری می شود.
آمار حاصل از این مدل، در یک بررسی عادی، عملکردی برخلاف ۷ سال گذشته را نشان میدهد و به همین ترتیب تعداد مشاغل جدید را بیش از واقعیت ارزیابی میکند و ضررهای ناشی از تعطیلی مشاغل را دست کم میگیرد. یعنی اگر سهم الگوی تولد-مرگ را از بین ببریم ، مشاغل جدید ایجاد شده ۱۲۶ هزار شغل بوده نه ۲۷۱ هزار شغل.
در ادامه، در نظر بگیرید که چه کسی ۲۷۱ هزار شغل گزارش شده را دریافت کرده است. طبق گزارش وزارت کار، کلیه مشاغل جدید به علاوه حدود ۳۷۸هزار شغل دیگر به افراد ۵۵ سال و بالاتر اختصاص داده شده اند.
این در حالی است که در بازه زمانی مشخص شده مردان جوان در سن کار، یعنی ۲۵ تا ۵۴ سال، ۱۱۹هزار فرصت شغلی را از دست دادهاند.
آنچه به نظر میرسد اتفاق افتاده باشد این است که شغلهای تمام وقت دارای بازنشستگی، جایگزین مشاغل نیمه وقت بدون حق بازنشستگی شده است.
نکته قابل تأمل اینکه در همان ما(اکتبر) تعداد چند شغله ها نیز به ۱۰۹هزار نفر افزایش یافت و این نشانگر آن بود که افرادی که مشاغل تمام وقت را از دست داده اند برای رسیدن به اهداف خود باید دو یا چند شغل پاره وقت را انجام دهند.
باید بگوییم که آمریکاییها در دنیایی زندگی میکنند که توضیحات در آن کنترل میشوند و حقایق هر چه هستند و هرچه که میخواهند باشند، در خدمت منافع نخبگان حاکم است.
سیاست تطابق برای ناامید نگه داشتن آمریکایی ها به کار گرفته میشود. شما در آمریکا بیشتر در مورد "برتری سفید" و "تنفر از زنان" میشنوید تا اینکه در باره برنامههای روزانه که موجودیت شهروندان را تحت کنترل در آورده است بشنوید.
انتهای پیام/
نظر شما